Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /home/ostangolestan1/public_html/engine/classes/templates.class.php on line 211 Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /home/ostangolestan1/public_html/engine/modules/sitelogin.php on line 103
صفحه نخست > اخبار / اخبار مناسبت ها > سير تحول بهشتي تا بهشت...
سير تحول بهشتي تا بهشت...تاریخ خبر : 7 تیر 1394 | نويسنده : کارشناس1 |
خاطراتي از زبان شهيد بهشتي براي آمريکا جاي خالي نداريم شهيد بهشتي در يکي از سخنرانيهايش تحت عنوان «انقلاب اسلامي در مقابل کفر و مستکبرين » که در کانون مالک اشتر، مورخ 28/7/59 ايراد شد، خاطره اي را اين چنين بيان کردند: بزرگداشت جمعي از شهدا بود، با وجود کارهاي بسيار زياد، تمام کارهايم را رها کردم و در جمع خانواده شهدا در بهشت زهرا، حاضر شدم . مادر يکي از شهدا، زني حدود 60 يا 65 ساله بود، اين مادر چند کلمه براي خانواده ها و تشييع کنندگان صحبت کرد . قبل از اين که صحبت کند من به مزار مرحوم آية الله طالقاني و مزار شهدا رفتم و فاتحه اي خواندم، بعد که آمدم به آن مادر تبريک و تسليت گفتم . او گفت به غير از اين پسرم که شهيد شده، من پنج پسر ديگر و يک داماد دارم که الان در جبهه است; من به امام و امت اسلامي مي گويم که اين پنج پسرم را هم تقديم مي کنم . او مردانه و با ايمان و چنان شجاع و پر شور بود که به همه مادران و پدران که آنجا بودند نيرو مي بخشيد . در اين هنگام من با خود گفتم به آمريکا بگوييد چشم طمعت را از جمهوري اسلامي ايران بکن! جامعه اي که چنين مادران و فرزنداني پرورده است، براي آمريکا جاي خالي ندارد! بررسي عوامل فاجعه 7 تير روابط عمومي دانشگاه علوم پزشکي تهران: حدود ساعت 21 و7 دقيقه هفتم تيرماه 1360، دو بمب بسيار قوي، در محل دفتر مرکزي حزب جمهوري اسلامي منفجر شد که بر اثر شدّت انفجار، تمامي سقف ساختمان فروريخت و موجب شهادت شهيد مظلوم آيتاللّه دکتر سيد محمد حسيني بهشتي و 72 تن از شخصيتهاي سياسي ـ مذهبي گرديد. حزب جمهوري اسلامي حزب جمهوري اسلامي در تاريخ 29/11/1357 يعني يک هفته پس از پيروزي انقلاب اسلامي، اعلام موجوديت کرد. اعضاء مؤسس اين حزب آقايان آيت الله سيد محمد حسيني بهشتي، آيت الله سيد علي حسيني خامنه اي، ﺣﺠت الاسلام محمد جواد باهنر، آيت الله اکبر هاشمي رفسنجاني و آيت الله سيد عبدالکريم موسوي اردبيلي بودند. تقابل بين نيروهاي خط امام (ره) و بني صدر پس از انتخاب نخست وزير و کابينه نيز همچنان ادامه يافت و در زمستان 1359 دور تازه اي از منازعات شروع شد. سازمان مجاهدين خلق پس از اين وقايع، در 30 خرداد 1360، اعلام کرد که فعاليت هاي اين سازمان وارد فاز نظامي شده است و اعضاي اين گروه که مسلح به انواع اسلحه هاي سرد و گرم بودند به خيابان ها ريخته و به قتل و جرح مردم و پاسداران کميته و نيروهاي انتظامي و تخريب اموال عمومي پرداختند. ترورهاي کور يکي ديگر از استراتژي هاي سازمان در اين زمان بود. موج اين ترورها به قدري گسترده بود که از مردم عادي در کوچه و خيابان تا مسئولين مملکتي را در بر گرفت. در ششم تير ماه سال 1360 جواد قديري يکي از عوامل سازمان منافقين در مسجد اباذر تهران با بمب گذاري به حضرت آيت الله خامنه اي سوء قصد نمود که البته اين ترور نافرجام ماند. روز بعد يعني هفتم تيرماه، سازمان توسط عامل نفوذي خود محمد رضا کلاهي در حزب جمهوري اسلامي، دفتر مرکزي حزب واقع در سرچشمه تهران را منفجر کردند که به شهادت آيت الله بهشتي و 72 تن از پيروان خط امام منجر شد. هفتاد و دو مهاجر عاشق در هفتم تيرماه سال 1360، دفتر مرکزي حزب جمهوري اسلامي، در حالي که جمعي از بلندپايهترين و دلسوزترين مسؤولان نظام، همچون آيتاللّه بهشتي رئيس ديوان عالي کشور، چهار وزير، دوازده معاون وزير و حدود سي نماينده مجلس در آن جلسه حضور داشتند، با بغض منافقان منفجر شد و 72 يار وفادار انقلاب و امام، با ذکر خدا بر لب و بدنهاي پاره پاره، به ديدار حق شتافتند. در پي اين حادثه، مردم انقلابي ايران، در سراسر کشور مجالس عزاداري باشکوهي برگزار کردند و با اين کار، نفرت عميق خود را از دشمنان انقلاب و به ويژه منافقان نشان دادند. حضرت امام خميني رحمهالله درباره اين حادثه جانسوز فرمودند: «ملت ايران در اين فاجعه بزرگ، 72 تن بيگناه، به عدد شهداي کربلا از دست داد». عامل واقعه هفتم تير چه کسي بود؟ عامل انفجار هفتم تير، فردي به نام محمدرضا کلاهي، دانشجوي رشته برق دانشگاه علم و صنعت بود که پس از پيروزي انقلاب به سازمان مجاهدين خلق پيوست و با حفظ اين عضويت، ابتدا پاسدار کميته انقلاب اسلامي خيابان پاستور شد و بعد با هدايت سازمان، به داخل حزب جمهوري اسلامي راه پيدا کرد. او در حزب ارتقاء يافت و مسوول دعوتها براي کنفرانسها و ميزگردها و جلسات شد. ضمن آنکه مسوول حفاظت حزب نيز گرديد. او بمب را با کيف دستي خود به داخل جلسه حزب جمهوري اسلامي واقع در نزديکي چهارراه سرچشمه تهران انتقال داد و دقايقي قبل از انفجار، از ساختمان حزب خارج شد. پس از انفجار نيز مدتي در منزل يکي از اعضاي سازمان متبوع خود مخفي شد و نهايتا از طريق مرزهاي غربي کشور به عراق منتقل گرديد. او در عراق با يکي از اعضاي سازمان ازدواج کرد. اما در ۱۳۷۰ در فهرست اعضاي «مسئلهدار» سازمان قرار گرفت، در ۱۳۷۲ از سازمان جدا شد و در ۱۳۷۳ از عراق رهسپار آلمان گرديد. علل اصلي فاجعه عامل پشت پرده وقوع فاجعه هفتم تير، استکبار جهاني به سرکردگي امريکا بود. در واقع آنها وقتي نتوانستند از پيروزي انقلاب اسلامي جلوگيري کنند، به توطئه عليه جمهوري اسلامي روي آوردند. البته طرح هاي آنها از جمله حمله نظامي و شکست در صحراي طبس، کودتاي نوژه، حمله نظامي صدام حسين و ... با شکست مواجه شد. در داخل کشور با تصويب قانون اساسي جمهوري اسلامي، پايه هاي اصلي نظام مستحکم و مجلس شوراي اسلامي به دست نيروهاي اصيل انقلابي و متدين افتاد. ارتش و سپاه قدرت يافتند و حزب جمهوري اسلامي نيز صحنه سياسي کشور حضور فعالي داشت. در چنين شرايطي که گروهک هاي داخلي مطرود مردم و مسئولين شده و از بعد خارجي نيز نظام اسلامي منسجم و مقتدر شده بود، همه نگاه ها و بغض و کينه ها متوجه حزب جمهوري اسلامي و دبير کل آن آيت الله بهشتي شد. بنابراين اجراي برنامه اي براي حذف ايشان و ديگر اعضاي حزب که اکثراً از مجلسيان و ساير قوا بودند، در دستور کار معاندين نظام اسلامي قرار گرفت. البته انفجار دفتر حزب جمهوري معلول عوامل چندي بود که از ديگر عوامل اين فاجعه مي توان به موارد زير اشاره کرد: 1-برکناري بني صدر از فرماندهي کل قوا و رياست جمهوري 2-حرکت مسلحانه منافقين 3-رخنه و نفوذ منافقين در نهادها، احزاب و ارگان هاي اسلامي و انقلابي 4-کوتاهي در حفاظت از مسئولين و شخصيت هاي نظام 5-تاثير تبليغات سوء و سانسور فکري بر روي اعضاء و هواداران گروهک هاي محارب 6-قاطعيت، صراحت و سازش ناپذيري مسئولين و شخصيت هاي خط امامي 7-پيروزي هاي ايران در جنگ تحميلي 8-موفقيت هاي خط امام در عرصه سياسي کشور پيام امام خميني در مورد هفت تير امام خميني رحمهالله در بخشي از پيام خود درباره هفت تير، درمورد خيانتهاي منافقين ميفرمايد: «ميخواهيد با شهادت رساندن عزيزان ما، اين ملت فداکار را از صحنه بيرون کنيد. شما تا توانستيد به فرزندان اسلام، چون شهيد بهشتي و شهداي عزيز مجلس و کابينه با حربه ناسزا و تهمتهاي ناجوانمردانه حمله کرديد که آنها را از ملت جدا کنيد و اکنون که آن حربه از کار افتاده و کوس رسوايي همهتان بر سرِ بازارها زده شد، در سوراخها خزيده و دست به جناياتي ابلهانه زدهايد که به خيال خام خود، ملت شهيد پرور و فداکار را با اين اعمال وحشيانه بترسانيد و نميدانيد که در واژه شهادت، واژه وحشت نيست». سخنان مقام معظم رهبري در مورد هفت تير مقام معظم رهبري در مورد حادثه هفتم تير سال 1360 ميفرمايد: «يک جمله درباره حادثه هفتم تير عرض کنيم و آن اين است که شايد از همه ابعاد متعددي که اين حادثه داشت، اين بُعد جالبتر باشد که اين حادثه، نشان داد که ضربههاي سهمگيني از اين قبيل هم حتّي نميتواند به استحکام بناي جمهوري اسلامي که به ايمان و حضور مردم تکيه کرده است، خللي وارد کند. اين حادثه، حادثه کوچکي نبود. چنين حادثهاي در هر نقطه دنيا کافي است براي فرو ريختن يک نظام. اين همه اشخاص مؤثر، مهم، خوش فکرو مبارز به دست جنايتکار تروريستها در يک لحظه از بين بروند و نظام آن را تحمل کند و از آن، وسيلهاي براي استحکام هر چه بيشتر خود به وجود بياورد. اين چيز شگفتآوري بود. اين برکت حضور و ايمان مردم، به برکت استحکام ساخت دروني نظام اسلامي بود و به فضل پروردگار، هميشه همينطور خواهد بود».
بهشتي از ديد دشمن راديو بيبيسي انگليس، با همه دشمنيهايي که با شهيد مظلوم دکتر بهشتي داشت، در برنامه شبانگاهي هشتم تيرماه 1360 گفت: «آيت اللّه دکتر سيد محمد حسيني بهشتي، رهبر حزب جمهوري اسلامي، رئيس ديوانعالي کشور و عضو شوراي رياست جمهوري، مردي خوشلباس، با چهرهاي گيرا و پُر ابهت بود. بهشتي به عنوان يک نويسنده اسلامي در مسايلي از قبيل مفهوم دولت در اسلام و نيز نقش روحانيت در رابطه اسلام با مکتبهاي فکري جديد، مطالب فراواني نوشته است. سالهاي اقامت او در آلمان غربي، به عنوان رهبر جامعه مسلمانانِ هامبورگ، به علت علم، لياقت و نظم فکرياش به عنوان يک روحاني بود». آثار بهشتي با اينکه دکتر شهيدبهشتي در کنار تدريس و سخنراني، به تحقيق نيز ميپرداخت، اما تأليفات زيادي از او چاپ نشده است. آثارآن شهيد بزرگوار عبارتاند از: 1. خدا از ديدگاه قرآن؛ 2. نماز چيست؛ 3. بانکداري در قوانين مالي اسلام؛ 4. روحانيت اسلام در ميان مسلمين؛ 5. مبارز پيروز؛ 6. شناخت دين؛ 7. نقش ايمان در زندگي انسان؛ 8. کدام مسلک؛ 9. شناخت؛ و 10. مالکيت. البته افزون براين آثار، مجموعهاي از سخنرانيها و مصاحبههاي او، که جملگي مربوط به دوران انقلاب و پس از انقلاب است، در سه جلد با عناوين: او به تنهايي يک امت بود، بهشتي سيدمظلوم امت، و بهشتي اسطورهاي بر جاودانه تاريخ در تابستان سال 1361، به وسيله واحد فرهنگي بنياد شهيد تهران چاپ شده است. بهشتي از ديد امام بهشتي، مظلوم زيست و مظلوم مُرد و خار در چشم دشمنان اسلام بود. مراتب فضل ايشان و مراتب تفکر ايشان و مراتب تعهد ايشان برمن معلوم بود. بهشتي، يک ملت بود. من بيشتر از بيست سال ايشان را ميشناختم و برخلاف آن چه اين بيانصافها در سراسر کشور تبليغ کردند و مرگ بر بهشتي گفتند، من او را يک فرد متعهد، مجتهد، مدير، علاقهمند به ملت، علاقهمند به اسلام و به درد بخور براي جامعه خودمان ميدانستم. من بيشتر از بيست سال است که آقاي بهشتي را ميشناسم و در اين مدت، حتي نديدم يک کلمه از کسي غيبت کند. جملات زيبا از دکتر بهشتي: *ما در زير بار سختي ها و مشکلات و دشواري ها قد خم نمي کنيم. بازگشت |